مطالعه روان انسان در پرتو داستان‌ها و آیات قرآن: مورد داستان موسی و خضر در سورۀ کهف
کد مقاله : 1151-WCPASIAN20-FULL
نویسندگان:
باقر غباری بناب1، فاطمه نصرتی *2
1عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
2روبروی کوی نصر، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی
چکیده مقاله:
هدف از تحقیق حاضر بررسی روش‌های پژوهش کشف فرایندهای روانی حاکم بر روان انسان در آیات و داستان‌های قرآنی و جمع‌آوری داده‌های تحلیل هرمنوتیکی برای استخراج حالات روانی و قوانین حاکم بر آن از داستان‌های قرآن است.
در این میان سوال این است که چگونه می‌توان داستان های قرآن را که گزارش دهنده‌ی احوال انبیا و به طریق اولی حالت‌های سایر انسان‌ها نیز هست رمزگشایی نمود. شاخه‌ای از روانشناسی اعماق و یا روانشناسی صورت‌های ازلی که توسط کارل گوستاو یونگ پایه‌گذاری شده است در این زمینه تحقیقات امیدوار‌کننده‌ای انجام داده است و تفسیرهای عرفانی قرآن نیز مطالب جالبی در این زمینه بیان داشته‌اند.
کارهای یونگ در متون دینی از جمله متن کتاب مقدس بر مبنای روش پدیدار‌شناختی بوده است که او در آن از روش هرمنوتیک استفاده می‌کرده است. فرض بر این است که در داستان‌های قرآن روح بشری موج می‌خورد و اطلاعات به‌دست آمده در آن از راه بینش و شهود و کلام وحی به وجود آمده است که در عمق وجود هر انسانی قرار دارند. داستان های قرآن به قول مولوی نقد حال ما هستند و کاملا قوانین روانشناختی حاکم بر روان را بیان می‌کنند.
البته در انسان کامل این حالات روانی کاملا به‌صورت خودآگاه در می‌آید. در این مقاله یکی از سوره‌های قرآن که در آن داستان ملاقات حضرت موسی و خضر به‌صورت زیبایی مطرح شده است همراه با رمزگشایی مورد تحلیل روانشناختی قرار می‌گیرد. در مورد اصول تحلیل آن توضیحات کافی داده می‌شود که این داستان بتواند به‌عنوان الگویی برای کارهای بعدی قرار گیرد.
کلیدواژه ها:
کلمات کلیدی: روان انسان، فرآیندهای روانی، داستان های قرآن، خضر، موسی، روش هرمنوتیک.
وضعیت : مقاله برای ارائه به صورت پوستر پذیرفته شده است